مُتانا وُلیا
یادداشت های من!
فعالیت قانونی و غیر قانونی

تاریخ و آگاهیِ طبقاتی (پژوهشی در دیالکتیکِ مارکسیستی)

نویسنده: جورج لوکاچ

مترجم: محمدجعفر پوینده

در آغاز فصل «فعالیت قانونی و غیر قانونی» این‌طور می‌خوانیم:

"برای بررسی فعالیت قانونی و غیر قانونی در مبارزه‌ی طبقاتی پرولتاریا، همانند هر مسئله‌ی مربوط به شکل‌های عمل [پرولتاریا]، توجه به انگیزه‌ها و گرایش‌های ناشی از آن‌ها، مهم‌تر و روشن‌گرانه‌تر از توجه به واقعیت محض است. زیرا واقعیتِ صرف قانونی یا غیر قانونی بودنِ بخشی از جنبش کارگری در واقع چنان تابع «تصادف‌های» تاریخی است که بررسی آن همواره به شناخت اصولی نمی‌انجامد. هیچ حزبِ حتی به غایت فرصت‌طلب و خیانت‌کاری وجود ندارد که گاهی زیر فشار اوضاع واحوال ناگزیر به فعالیت غیرقانونی کشیده نشود. از سوی دیگر، به راحتی می‌توان اوضاعی را تصور کرد که در آن، انقلابی‌ترین و سازش ستیزترین حزب کمونیست نیز موقتاً بتواند تقریباً به نحوی یک‌سره قانونی فعالیت کند. از آن‌جا که این معیار، اساس مناسبی به دست نمی‌دهد، باید به بررسی انگیزه‌های گزینش تاکتیک قانونی یا غیرقانونی بپردازیم. اما در این‌جا نیز نباید به تعیین انتزاعی انگیزه‌های ذهنی بسنده کنیم. زیرا اگرچه ویژگی نمایان فرصت‌طلبان آن است که معمولاً به هر قیمتی به فعالیت قانونی می‌چسبند، به کلی نادرست است که گرایش متضاد، یعنی گرایش به فعالیتِ غیر قانونی را به نحوی مکانیکی به احزاب انقلابی نسبت دهیم. البته در هر جنبش انقلابی دوره‌هایی از رمانتیسم فعالیت غیر قانونی حاکم یا دست‌کم نیرومند است. اما این رمانتیسم، آشکارا بیماری کودکانه‌ی جنبش کمونیستی و واکنشی است بر ضد فعالیت قانونی به هر قیمتی؛ بنابراین، چنین رمانتیسمی باید رفع شود و هر جنبش کمونیستی پخته‌ئي نیز آن را بی تردید رفع می‌کند" (ص۴۵۵)

"... از سوی دیگر تردیدی نیست که حتی گروه‌ها و توده‌هائی نیز که به علت وضعیت طبقاتی خود، به کام‌یابی انقلاب علاقه‌ی مستقیم دارند فقط در طول ــ و اغلب، پس ازــ انقلاب به رهاییِ درونی از نظام کهن می‌رسند. آنان پیش از آن‌که بتوانند از سلطه‌ی افکار و احساسات نظامِ کهن رهایی یابند، باید به چشم خود ببینند که چه جامعه‌ئی با منافع‌شان هم‌آهنگ است." (ص۴۵۸)

شاید با این مرتبط باشد.